ترک اعتیاد به روش کمی یابویی

سلام

امروز هم گذشت...ولی چه گذشتنی...از علایم معمول ترک اعتیاد فقط احساس سرما و تعرق رو دارم..البته کمه...از همه بیشتر مفاصل زانوم اذیتم میکنن

امروز ساعت 8 صبح 2/1 کلونیدین خوردم...ساعت 1 بعدازظهر مجبور شدم2/1 دیگه هم بخورم...سرما و تعریق اذیتم میکرد

بعدازظهر ولی بهتر بودم...البته قبل از اینکه مثل دیروز توی ترافیک وحشتناک گیر کنم...امروز حدودا 3 ساعت تو راه بودم تا به خونه برسم...اونم چه تو راه موندنی...کلاج ترمز...کلاج ترمز...زانوهام درد میکنن...

راستی دیشب بدبختی کشیدم تا خوابم برد...خدا کنه امشب بهتر بتونم بخوابم

خیلی زودتر از یه ادم نرمال خسته میشم...خستگی ای که کلافه ام میکنه...امروز رفته بودم بازار جمهوری..با یکی از دوستان...فروشنده ها و آدمهای عادی رو که میدیدم که با چه انرژی ای کار میکنن حسرت میخوردم...آخه من پاهای من از خستگی درد گرفته بودن ...در حالی که دوستی که باهاش رفته بودم بازار اصلا همچین حالی نداشت..

دلم برای معمولی بودن ترک شده...مثل همه آدمای معمولی دور و برم...خیلی احمق بودم که میخواستم به وسیله مواد پرانرژی تر از بقیه باشم....حالا از خیلی ها ضعیف ترم و نمیدونم چقدر طول میکشه تا منم یکی از همین آدمای معمولی دوروبرم بشم که خیلی معمولی کار میکنن...میگن...میخندن...استراحت میکنن...خسته میشن و... زندگی میکنن...